گاهی آدم که نمیداند دیگر باید چهکار کند و هی از خودش [و دیگران] میپرسد: «آخه من دیگه باید چیکار کنم؟ نمیدونم دیگه باید چیکار کنم و ...»، اگر خوب بنگرد میبیند اصلاً نوبت بازی او نیست که حالا بخواهد بداند دیگر باید چهکار کند یا نداند. گاهی حتی اگر خیلی خوبتر بنگرد میبیند اصلاً بازی هم بازی او نیست آخه د لامصّب.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر